طالبان دچار ضعف تشكيلاتي و عملياتي شده است
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

پس ازسپري شدن دوماه از سال جديد، اگر به ميزان حملات طالبان و پاسخ گويي نيروهاي ناتو و اردوي ملي در برابر اين حملات، توجه شود، نيروهاي طالبان و القاعده نسبت به شعارها و تهديداتي كه درزمستان گذشته كرده بود، به موفقيت چنداني دست نيافته است، اولين حمله گروه طالبان كه از آن به عنوان مقدمه حملات بهاري و تابستاني ياد مي شود تصرف مجدد ولسوالي موسي قلعه در سال گذشته بود، در شب 11 دلو سال گذشته، گروه طالبان به طور ناگهاني وارد و لسوالي موسي قلعه شدند وپس از تصرف مركز ولسوالی اين منطقه شماری از بزرگان آن ولسوالي را كه با دولت افغانستان همكاري داشتند بازداشت نموده و ساختمان ولسوالی را نيز تخريب کرده اند. اين حركت نشان داد كه نيروهاي طالبان مي توانند درهرلحظه اي كه بخواهد  مي توانند بر مناطقي از افغانستان حمله نمايند، تصرف ناگهاني اين ولسوالي از طرف طالبان و سكوت دولت در برابراين شكست، اين گمانه را بيشتركرد كه طالبان در سال جديد افغانستان را زير شديد ترين حملات  خود قرار خواهد داد و ممكن است براي افغانستان خونين ترين سال باشد.

با آن كه گروه طالبان در چندين عمليات شبه چريكي خود چند و لسوالي را در اوايل بهار به تصرف خود در آورد و پس از چند ساعت و يا چند روز دوباره آن  را از دست دادند و تحليل گران آن را نشانه ضعف دولت دانستند كه در برابر كوچك ترين حملات طالبان صحنه را ترك نموده و منطقه را به طالبان وا مي گذارند. هر چند كه عمليات هاي آشيل و عقاب و چند عمليات كوچك ديگر تاثير مطلوبي براي گسترش امنيت و پاك سازي نيروهاي طالبان در جنوب و جنوب شرقي نداشت، اما به مرور زمان عرصه بر طالبان تنگ و تنگ تر گرديد، دايره عمليات عقاب و آشيل كه سه الي چهار ولايت را دربر مي گرفت، به مروز زمان از گستره آن كاسته شد و به تدريج طالبان در يك دايره كوچك تري مورد حمله قرار گرفت و تعداد از آنان  يابه محاصره در آمدند و يا پس از شناسايي دقيق توسط حملات هوايي ناتو از بين برده شدند. شايد مهمترين نقاط عملياتي طي يك ماه اخير مناطقي از ولايات ارزگان، هلمند  و هرات بود، حمله هوايي ناتو درولسوالي شيدند كه در آن بيش از يك صد طالب كشته شد، تصرف ولسوالي سنگين توسط نيروهاي دولتي و ناتو و تلفات زيادي كه بر نيروهاي طالبان وارد آمد، آنان را مجبور ساختند تا به سوي ولايت ارزگان فرار نمايند. در ولايت ارزگان چند صد تن از نيروهاي طالبان به محاصره در آمدند كه در جمع محاصره شدگان ملا داد الله نيز بود، اما اين كه چرا نيروهاي دولتي و ناتو برآنان يورش نبردند، دليل اصلي آن اين بود كه نيروهاي طلبان در جايي مورد محاصره قرار گرفته بودند كه امكان تلفات افراد ملكي نيز مي رفت، چنانچه طالبان در ولسوالي شيندند در ميان مردم ملكي مخفي شده بودند و در حمله هوايي ناتو تعدادي ازافراد ملكي نيز تلف گرديدند. در ارزگان با آن كه ملا دادالله در جمع محاصره شدگان بود، از حمله گسترده زميني و يا هوايي بر آنان خود داري گرديد و ملا دادالله و تعدادي ديگري از افراد زبده طالبان از محاصره جان سالم بدر بردند. اما نيروهاي ناتو واردوي ملي ردآنان را دنبال كردند وبا اطلاعات دقيقي كه بدست آوردند از محل اختفاي ملا دادالله در ولسوالي گرشك ولايت هلمند، با خبر شدند و در يك عمليات سري توانستند مهمترين فرد نظامي طالبان را از پاي در آورند.

مرگ دادالله ضربه سنگيني بر پيكره شبه نظاميان طالبان وارد كرد و در واقع روند تحولات نظامي را در افغانستان دچار تغير و تحول نمود. زيرا از آمدن ملا دادالله به داخل افغانستان زمان زيادي نمي گذشت بيشتراوقات او در پاكستان بود و فعاليت نظامي طالبان را در اين كشور سامان مي داد، آمدن او از پاكستان به داخل افغانستان بدان منظور بود تا شديد ترين حملات را بالاي افراد دولتي و ناتو سازماندهي نمايد و عمليات هاي انتحاري را به بالاترين حدش برساند. وقتي كه ملا دادالله به داخل افغانستان آمد يكي از طرح هاي جديد او اين بود كه خبرنگاران را به گروگان گرفته با افراد دستگير شده طالبان مبادله نمايد كه اجمل نقشبندي قرباني اين طرح گرديد.

بعد ازمرگ اين فرمانده خشن احتمال مي رفت كه حملات طالبان براي انتقام گيري افزايش پيدا كند آما از آن جايي كه كار هاي اطلاعاتي خوبي براي شناسايي نيروهاي طالبان انجام گرفته بود بخش عمده از تحركات آنان را خنثي گرديد. آمار حملات و عملياتهاي زميني و هوايي نيروهاي اردوي ملي و ناتو نشان مي دهد كه طي اين چند روز پس از كشته شدن ملا دادالله موفقيت بيشتر نصيب نيروهاي دولتي و ناتو بوده است و طي دو هفته اخير طالبان متحمل تلفات زيادي گرديده اند. اين بدان دليل است كه طالبان پس از مرگ ملا دادالله مورال و نظم امنيتي خود را از دست داده اند و به آساني شكار نيروهاي دولتي و ناتو مي گردند. طي چند روز چند تن از فرماندهان زبده طالبان پس از ملا دادالله كشته شده اند، قوماندان امنیه ولایت فراه میگوید، که مولوی بلوچ فرمانده شماره دو گروه طالبان در بمباردمان یک روز قبل ناتو در ولسوالی بکواه به قتل رسیده است و سی و پنج نفر ديگر از نيروهاي طلبان نيز در اين عمليات هوايي كشته شده اند.قوماند ان امنیه ولایت فراه مي گويد، حمله هوائی زمانی در منطقه شاه گی بکواه صورت گرفت، که قاری عابد شخصی که از طرف هیئت رهبری طالبان به منطقه اعزام شده بود و در یک جلسه میخواست مولوی بلوچ را بحیث مسوول عمومی زون غرب و ملا عبد الرحمن را بحیث والی فراه معرفی نماید، كه هدف بمباران هوايي قرار گرفت.هم چنين در عملياتي در ولايت هلمند يكي ديگر از فرماندهان مهم طلبان كشته شده است. طبق گزارش وزارن دفاع در یک عملیات مشترک در ولايت هلمند، بیست و پنج نفر از شورشیان وابسته به طالبان را کشته اند که مولوی یونس، از فرماندهان طالبان نیز در میان کشته شدگان است. اين نشان مي دهد كه طالبان از نظر روحيه و نظم دهي تشكيلاتي بعد از دادالله دچار مشكلات اساسي شده اند و نيروهاي دولتي وناتو با استفاده از اين فرصت بايد ضربات بيشتري را بر پيكر طالبان وارد سازند تا ديگر قدراست نتواند.

 به هر حال با تمام موفقيت هاي چند روز اخير در مبارزه عليه طالبان، تحول جديد كه در صحنه جنگ بوجود آمده اين است كه نيروهاي طالبان به جاي تمركز در جنوب، طي چند روز اخير سعي كرده است تا ساحه عملياتي شان را به نزديكي هاي كابل و نيز شمال كشور بكشانند، البته طرح گسترش حملات طالبان به سوي شمال از قبل طراحي شده بود، و طي دوماه اخير يكي دو عمليات انتحاري را انجام دادند اما مهمترين عمليات انتحاري آنان دوروز پيش در شهر قندوزبود كه به كشته شدن چند نظامي آلماني انجاميد. ولي ولايت غزني و مناطقي از ولايت وردك چند روز است كه دچار آشوب گرديده است و نيروهاي طالبان در مناطق مختلف اين اين دو ولايت سعي كردند جنگ و نا امني را گسترش بدهند، تاكنون چندين موتر مسافران كه عازم جاغوري بودند غارت گرديده و هفت تن از مسافران هنوز در گروگان طالبان است و نيز در ولسوالي اندر كه پايگاه محلي طالبان به شمار مي رود نبرد هاي شديدي رخ داده است و در ولسو والي قره باغ غزني نيز دوسه روزاست كه نبرد جريان دارد كه در يك حمله هوايي ديروز دست كم 30 نفر از طالبان در اين منطقه كوهستاني كشته شده اند.

اكنون سئوال اين است كه آيا طالبان ساحه عملياتي خود را گسترش داده ا ند و يا اينكه شاخه ديگري از طالبان كه مربوط به غزني و وردك مي شود پس از مرگ دادالله فعال گرديده است؟ آنچه كه بيشتر احتمال ميرود فعال شدن اين شبكه محلي باشد، زيرا نيروهاي بومي طالبان هركدام از فرماندهان بومي اطاعت مي كنند و اين فرصت بعد از مرگ دادالله براي افرادي از فرماندهان طالبان مربوط به غزني و وردك بوجود آمده تا فعاليت بيشتري نمايند و نشان دهند كه طالبان مي توانند به عمليات شان ادامه دهند.به همين دليل نيروهاي دولتي و ناتو بايد با سرعت عمل زياد بايد اين فرصت را به اين نيروها ندهند كه دوباره تشكيلات نظامي خود را سازماندهي نمايد.اگر ناتو و ارودي ملي بتوانند به ميزان عمليات هاي كه طي چند روز اخير انجام دادند و موفقيت بدست آوردند، اين روند را همچنان ادامه دهند، نيروهاي طلبان را به شدت تضعيف خواهد نمود و در بخش هاي وسيعي از جنوب كشور امنيت بر قرار خواهد شد.     

 

 


May 27th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات